تاریک‌خانهٔ کوچک من..

جایی برای حرف زدن، بدون انتظار جواب..

جایی برای حرف زدن، بدون انتظار جواب..

عطای جهان را به لقایش بخشیدیم..
شاید روزی بیاید
که در ازدحام اتفاق‌های غیر منتظرهٔ زندگی‌تان
یاد ما بیفتید
و اندکی دلتنگ شوید..

پیام های کوتاه

آخرین بار

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۳۰ ب.ظ

 از این تن خسته بگم یا اون ذهن پر از کلمه؟

یه نفر میگفت "فکرت که شلوغ باشه، خوابت ده برابر میشه!" نشد بهش بگم آدما باهم فرق دارن. آخه من تو سرم که ترافیک میشه، خواب با چشام غریبه میشه.

اون میگفت "همیشه میدونستم تهش تنها میشم. ولی هنوزم از این تنهایی میترسم!" نشد بگم من خواستم تنهاییتُ پر کنم. که تا قلهٔ قاف هم میومدم باهات. در عوضش؟ هیچی نمی‌خواستم. فقط می‌خواستم باشی تو دنیام. پررنگ. انقدر که لکهٔ هیچ خاطره‌ای نتونه کمرنگت کنه. خودت نخواستی! خودت نذاشتی..

میگفت "منتظرم تقاص پس بده!" نشد بگم من واسه بدترین آدم زندگیم، واسه تویی که له کردی و شکوندی، واسه اون که خیانت کرد بهم، واسه اونی که پشتمُ خالی کرد، واسه همون که رازمُ گفت به همه، حتی اونی که یه عمر مسخره‌م کرد -که همه میدونن چقدر متنفرم از مسخره شدن!- واسه اون که رفیق اومد جلو و دشمن شد و کشید عقب، من واسه تک‌تک‌شون، تک‌تک‌تون، هرشب دعا می‌کنم.. که نیاد روزی که یه آدم مثل خودشون بیاد تو زندگیشون. نشه یه وقت حال منُ تجربه کنن. فقط بفهمن که اشتباهه. که خدا خوب میدونه.. که خدا خوب میفهمونه.. نه که تجربه کنن! فقط یاد من بیوفتن و پشیمون شن.. چون تو تک‌تک قطره‌هایی که شبونه ریختم، صدای هق‌هق خدا رو هم میشنیدم.. که خدا هم بود و دلگیر از این همه بدی آدماش..

ولی من همیشه بخشیدم و می‌بخشم.. که نشه خدا آرامشمُ بگیره.. که اگه ناخواسته بد کردم با کسی، اگه رنجوندم و حواسم نبود، خدا هم منُ ببخشه..

بد شد که تو آخرین تصویرم ازت، تو چشمات اشک بود.. بد شد که بغض داشتی.. من از زردی گلبرگ‌ها هم دلم میگیره.. بد شد که دلتُ پژمرده دیدم..

هیچوقت نخواستم رو حرفت، حرف بزنم دلبرترین.. ولی اون گفت که عشق من خلاف خواست تواِ. من که نزدیکم بهت. من که دلخوری‌هامُ با خودت میگم. تو خودت هزاربار به دردام گوش کردی و آرومم کردی.. تو که با من اشک ریختی.. من خودم شنیدم صدای گریه‌هاتُ.. پس چی میگن اینا؟ من کار بدی کردم؟ تو منُ دوست نداری؟ مگه میشه؟ تو که مهربون‌ترین دلبر دنیایی.‌. من حقم یا اونا؟ منی که باطن برام مهم‌تر از ظاهره با توام، یا اونا که ظاهرُ حفظ میکنن؟ حق با کیه دلبر؟ خودت بیا پایین و بگو.. من بین همه تنهام.. زودتر بیا، باشه؟


از وسعتِ تنهایی‌ام آنقدر بگویم

تنها کسِ من بودی و من، هیچکسِ تو..


حسنا محمدزاده

  • ۹۵/۱۲/۱۶
  • دیار ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی