فرمولِ موفق!
درد دارم . خیلی . دوشنبه دکتر حفرهٔ دندون عقلمُ شستشو داد . یکشنبه هم برام نوبت زده که برم دومین دندونمُ جراحی کنم . یعنی هرچی درد کشیدم ، از اول! دوباره یه هفته نخوابیدن ، غذا نخوردن ، درس نخوندن و فقط درد کشیدن ، تا زمان کشیدن بخیهها .
یه فرمول پیدا کردم ، عالی! یعنی منِ حرفهایِ مشتمشت قرص خورُ آرومِ آروم میکنه! خب! معرفی میکنم! یه آرامبخش ، یه قرص خواب ، و یه مُسکن . الان بار دومیه که امتحانش کردم . به جای یه گوشی ، دارم تو سه تا گوشی تایپ میکنم =))) لعنتی خودِ مست کردنه! درده که دود میشه ، به کنار ، یه فراموشیِ مطلقی هست توش ، که به دنیا نمیدم حالشُ اصلا!
از اون جایی که چارتا دیوونه مثل من پیدا میشه که بخواد این فرمولُ امتحان کنه ، اسم قرصا رو ننوشتم . البته اگه کسی خواست ، شخصا میگم بهش . ولی خب! بدون نسخه نمیدن اینا رو .
اگه دکترم بفهمه دوباره افتادم رو دور سیگار و مُسکن ، تیکه تیکهم میکنه! تازه اون وسطا ، یه ناخنکی هم به دارک چاکلتهای پنهونیِ تو کمدم میزنم! چیپس هم که از برنامهٔ غذاییم حذف نمیشه . القصه! یه "باریدی گلم!!" خوشگل میزنه پای پروندهم ، شوتم میکنه بیرون!
دیگه واقعا نمیتونم کیبوردُ ببینم! میرم بیهوش شم!
مثل من نباشین! خوب بخوابین!
.
پ.ن: کاش بفهمم حالم خوبه یا بد . کاش مثل الان نباشم که ندونم هیچی . کاش اینقدر سیگار نکشم .. کاش اینقدر نگم "ای کاش" ..
- ۹۵/۱۱/۰۶