تاریک‌خانهٔ کوچک من..

جایی برای حرف زدن، بدون انتظار جواب..

جایی برای حرف زدن، بدون انتظار جواب..

عطای جهان را به لقایش بخشیدیم..
شاید روزی بیاید
که در ازدحام اتفاق‌های غیر منتظرهٔ زندگی‌تان
یاد ما بیفتید
و اندکی دلتنگ شوید..

پیام های کوتاه

فرار!

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۰ ق.ظ

 سه روزه که ندیدمش..

سه روزه که بی‌حسم!

سه روزه که نصف روزای عادی سیگار کشیدم!

سه روزه که بی هیچ فکری، فقط درس خوندم و زندگی کردم..

انگار یاد گرفتم برخورد با مشکل‌ها رو!

مثل قبل‌تر‌ها..

فرار!

اما یه مشکل تازه اومده تو دور زندگیم..

چیزی که داره جدی می‌شه!

اما مهم نیست!

این بار فقط من مهمم و این‌که وقتی هنوز از چیزی مطمئن نشدم، نباید براش نگران باشم..

رویا دوباره برگشته..

اما این بار، خیلی رک بهش گفتم که آدمِ موندن نیستم!

هیچ چیزی واقعا برام مهم نیست

نه وقتی که می‌دونم فقط "فکر می‌کنه" که منُ دوست داره!

صرفا براش متفاوتم و اینُ بارها از زبون خودش شنیدم..

بازم مثل روزهای قبل

دوری جوابه..

دست و دلم به پُرحرفی نمی‌ره..

حتی خوابم هم نمیاد..

اما این تنهایی، آرامش عجیبی رو بهم می‌ده..


پ.ن: یه انرژی متفاوتُ اطرافم حس می‌کنم.. نزدیکه.. اما خودشم خوب می‌دونه که هرچقدرم بد باشه، بازم من با لبخند به استقبالش می‌رم..

  • ۹۶/۰۳/۰۱
  • دیار ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی